به گزارش مشرق، حجتالاسلام حسین طائب مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در نشست فصلی بصیرتافزایی با عنوان «بررسی و تحلیل وقایع اخیر کشور»، اظهار داشت: هر اتفاق و هر حادثهای یک چرایی، یک چیستی و یک چگونگی دارد که در این جلسه از چرایی این اتفاق و حادثه شروع میکنم. اگر بخواهیم به چرایی این حادثه بپردازیم، اول باید روند تقابل انقلاب اسلامی با ضد استکبار را مرور کنیم.
حجتالاسلام طائب بیان کرد: آمریکاییها معمولاً اسناد استراتژیک امنیت ملی خودشان را منتشر میکنند که آخرین سند استراتژی امنیت ملی خودشان را حدود ۱۰ روز پیش تحت عنوان «استراتژی امنیت ملی بایدن» در ۴۸ صفحه منتشر کردند. مطالعه این اسناد کمک میکند تا جهان را از نگاه آمریکاییها ببینیم و آمریکاشناسی ما به روز شود.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه ادامه داد: آمریکاییها در این سند بیان میکنند که جهان در حال تغییر است و ما در یک نقطه عطف مهم در تاریخ قرار داریم و در میانه یک رقابت استراتژیک برای شکل دادن به آینده نظم بینالملل هستیم.
وی تصریح کرد: آمریکاییها در این سند به این موضوع اشاره کردند که ما در سالهای اولیه یک دوره تعیینکننده برای آمریکا و برای جهان هستیم و در پایان این دهه مشخص میشود که یا جهان تقسیم میشود یا برتری آمریکا حفظ میشود و رفاه و امنیت بیشتری در جهان شکل میگیرد.
حجتالاسلام طائب اضافه کرد: آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند جلوی این اتفاق را بگیرند و تقسیم جهان اتفاق نیفتد، باید با چالشهای پیش رو مقابله کنند. آمریکا، قانون امنیت ملی خود را که برای سال ۱۹۴۷ بود در سال ۲۰۰۰ میلادی تحت عنوان «استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن بیست و یکم» ارائه داد.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه یادآور شد: آمریکاییها در آن سند گفتند ربع اول قرن بیست و یکم برای آمریکا و جهان سرنوشتساز است. به عبارت دیگر، آنها سال ۲۰۲۵ را سالی سرنوشتساز برای آمریکا میدانند و میگویند یا آمریکا به رهبر جهان تبدیل میشود و جهان به دهکده ارتباطات تبدیل میشود و مرزها برداشته میشود و با یک دهکده و یک کدخدا به نام آمریکا روبهرو خواهیم بود و یا آمریکا به سرنوشت شوروی دچار خواهد شد. آنها این دهه را برای آمریکا سرنوشتساز میدانند. بر این اساس، آمریکاییها از امروز تا سال ۲۰۳۰ یعنی هشت سال آینده را برای خودشان و جهان سرنوشتساز میدانند.
وی عنوان کرد: راهبرد سال ۲۰۰۰ آمریکا اینگونه بود که باید برای هر قارهای برنامهای بنویسیم و سپس میگویند مهمترین مکان خاورمیانه بوده که به نوعی قلب جهان است؛ ما باید قلب این جهان را تصرف کنیم؛ زیرا اگر چنین کردیم، مغز به کار خودش ادامه میدهد و برای این کار باید یکی یکی کشورهای منطقه را تغییر بدهیم و در این میان، هدف راهبردی ما امنیت اسرائیل و نفت ارزان است. در ابتدا هم باید ایران را تصرف کنیم؛ زیرا تا ایران تصرف نشود، خاورمیانه تصرف نخواهد شد.
حجتالاسلام طائب اظهار داشت: آمریکاییها سپس راهبرد خود را برای سال ۲۰۳۰ ترسیم کردند و در آن به چالشهای اساسی خودشان پرداختند. این چالشها به سه دسته تقسیم شدند که نخستین چالش خود را چین عنوان کردند؛ زیرا چین در حال افزایش قدرت اقتصادی، تکنولوژی و دفاعی است. در واقع چین را تنها رقیب آمریکا در رهبری جهان میدانند.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه تصریح کرد: تهدید دومی که آن را بیان کردند، روسیه است. آنها اعتقاد دارند که جنگ روسیه موجب این شد که صلح در اروپا به مخاطره بیفتد و بیثباتی به سایر نقاط دنیا منتقل شود، اما چالش روسیه از تهدید چین کمتر است. آنها سومین چالشی را که بیان میکنند، دولتهای خودکامه مینامند. آنها این دولتها را تهدیدکننده دموکراسی غربی میدانند که به دنبال ارائه یک مدل حکمرانی جدید به دنیا هستند، سپس آنها در رأس این حکومتهای خودکامه از کشور ایران نام میبرند.
وی در بخش دیگر سخنان خود افزود: بر این اساس در سال ۲۰۲۲ آمریکا ما را تهدیدی برای ارائه مدل حکمرانی جدید به دنیا میداند. این چالشها برای امروز است، ولی آنها دو سال قبل هم آمدند و سه چالش جدید را برای خودشان ترسیم کردند که این چالشها را با عناوین تهدید دولتهای تجدیدنظرطلب همانند چین و روسیه، قدرتهای خودکامه همانند ایران و کره شمالی و تهدید گروههای فراملی نام گذاری کردند. تحلیل آنها در ابتدا این بود که ایران در دو چالش قدرتهای خودکامه و گروههای فراملی قرار میگیرد، اما امروز که به سال ۲۰۲۲ رسیدیم، میگویند که ایران در هر سه چالش ما قرار دارد. آنها اعتقاد دارند که ایران در چالش اول هم در میان سه ضلع چین و روسیه قرار میگیرد.
حجتالاسلام طائب ادامه داد: دموکراتهای آمریکا برای اینکه چالشهای خود را برطرف کنند و برای کنترل روسیه، چین و ایران هدفگذاری کردند. در حوزه کنترل روسیه برآورد آنها جنگ اوکراین بود که اوکراین ظرفیت مانع شدن از واگرایی اروپا از آمریکا را دارد؛ زیرا اروپا در حال امضای قراردادهای جدی انرژی و غذایی با روسیه بود که اگر این قراردادها توسعه پیدا میکرد، دیگر ناتو معنایی نداشت.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه خاطرنشان کرد: آنها با سه برآورد وارد این قصه شدند؛ اروپا همگراتر با آمریکا میشود. اوکراین مقاومت میکند و سوم به واسطه برنامههایی که از قبل برای روسیه تدارک دیده بودند به همراه تحریمهای جدید، اعتقاد داشتند که روسیه به سرعت عقبنشینی میکند؛ اما دو برآورد از سه برآورد آنها اشتباه از آب درآمد.
وی اضافه کرد: به این موضوع هم اشاره کنم که در سه چالشی که آمریکا در سال ۲۰۲۰ برای خود ترسیم کرده بود به سه پیامد هم اشاره کردند؛ نخستین پیامد این بود که دیگر، رقبا احترامی برای ما قائل نیستند، پیامد دومی که برای ما ایجاد کرده این بود که دیگر کشورهای دوست به ما اعتقاد و اعتماد ندارند، و پیامد سوم را هم توسعه نفوذ ایران در منطقه عنوان میکنند.
حجتالاسلام طائب یادآور شد: قبل از اوکراین چه اتفاقی افتاده بود؟ آمریکاییها مفتضحانه از افغانستان بیرون رفته بودند. این در حالی بود که آمریکاییها به دنبال خروج نظامی از این کشور بودند، اما قصد داشتند که شبکه امنیتی خود را در افغانستان باقی بگذارند؛ ضمن اینکه بهتر است بدانیم که سالانه ۴.۵ میلیارد دلار بودجه سازمان سیا مربوط به افغانستان بود. از آن سو هم اوکراین از غربیها گلایه کرد و به این واقعه رسیدیم که کشورهای منطقه دیگر کمتر به آمریکاییها اعتماد میکنند.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه عنوان کرد: این هشت سالی که آمریکاییها بیان میکنند، خیلی سرنوشتساز است، نخستین سالش امسال است؛ مقطعهای بعدی هم به ترتیب ۲۰۲۴، ۲۰۲۶ و ۲۰۲۸ است. آمریکاییها امروز سه چالش جدی دارند که چالش اول انتخابات اسرائیل و چالش دوم انتخابات آمریکا و چالش سوم زمستان اروپاست. این مقاطع زمانی نقاط عطفی است که در آینده برای آمریکا تعیینکننده میشود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار داشت: از طرف دیگر، طرح بعدی آمریکاییها اقدام برای تایوان بود که البته بهصورت موقت این طرح را برهم زدند. در واقع آن طرحی که برای تایوان داشتند را با یک سفر به عقب انداختند؛ اما برای جمهوری اسلامی چه طرحی داشتند؟ آنها به دنبال این بودند که با بازگشت دوباره خودشان به برجام در مدلی جدید اقدام به کنترل ایران کنند.
حجتالاسلام طائب تصریح کرد: آنها در آن مقطع با اسرائیلیها توافق کردند که در نقش پلیس بد وارد شده و عملیاتهایی را انجام دهد و ساماندهی اغتشاشات را انجام دهند و آمریکا هم بهعنوان پلیس خوب بیاید و با ایران مذاکره کند. در واقع ایجاد اغتشاش در برنامههای آنها بود. این روند به خوبی پیش میرفت و برآورد آمریکاییها این بود که قبل از انتخابات، این توافق باید شکل بگیرد تا دموکراتها در برابر جمهوریخواهان سود ببرند و بگویند که ما ایران را با برجام کنترل کردیم.
مشاور فرمانده کل سپاه افزود:، اما در این میان، اتفاقی روی داد که در برآورد آمریکاییها نبود؛ آمریکاییها پیشبینی سقوط زودهنگام دولت «بِنت» را نداشتند. در یک سال شاهد برگزاری چهار انتخابات در اسرائیل بودیم و بعد از چهارمین انتخابات بود که بنت توانست با سایر احزاب توافق کند و کابینه تشکیل دهد؛ اما بعد از اینکه جریان بنت نتوانست پاسخ جامعه اسرائیل را بدهد، سرنگونی دولت و کابینه او رقم خورد. بنت نامهای ۲۸ صفحهای به مردم و جمعیت خاموش اسرائیل نوشت و از آنها خواست تا به خیابانها بیایند و از او پشتیبانی کنند؛ زیرا اگر به خیابانها نیایند، سرنوشت اسرائیل همانند دو بار قبلی که به فروپاشی انجامیده بود، مواجه میشود.
وی در تشریح سخنان خود ادامه داد: بنت در این نامه اقدامات خود در یک سال اخیر را بازگو کرد و نقاط ضعف و قوت فعالیتها و اقدامات دولت و کابینه خود را خطاب به مردم اسرائیل بیان کرد. او مشخص کرد که اگر دولت وی ادامه پیدا نکند، چه اتفاقاتی روی میدهد. او در نامه خود پیرامون مسائلی چون وضعیت مسکن، دارو، کرونا، حماس و ایران نکاتی را بیان کرد؛ اما در انتها بنت نتوانست با این نامه، مردم اسرائیل را قانع کند و این کشور دوباره به وضعیت دولت موقت رفت.
حجتالاسلام طائب خاطرنشان کرد: برآورد موساد این شد که این وضعیت که انتخابات اسرائیل را در پیش دارد و مقدم بر انتخابات آمریکاییهاست، موجب میشود که امتیازهایی که آمریکاییها به ایران میدهند، نتانیاهو به حاکمیت بازگردد. این امر، جمهوریخواهان آمریکا را تقویت میکند؛ لذا آمریکاییها را متقاعد کردند که زیر میز مذاکرات بزنند و مذاکرات را به بعد از انتخابات اسرائیل و آمریکا عقب بیاندازند.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه اضافه کرد: بر این اساس، اسرائیلیها قول دادند و برآورد سرویسهای اسرائیلی و سازمان سیا هم این بود که در این وضعیت اقتصادی و با جراحیهای اقتصادی که انجام شده، ظرفیت مهار ایران و تغییر رفتار این کشور در داخل وجود دارد؛ لذا طرحی راهبردی و کوتاهمدت تعیین کردند و آن مهار راهبردی انقلاب اسلامی در منطقه بود؛ ضمن اینکه این مهار دو راهبرد داشته باشد که نخستین راهبرد بیثباتی در کشورهای منطقه و دومین راهبرد تضعیف قدرت جمهوری اسلامی ایران با اغتشاش بود.
وی در ادامه صحبتهای خود یادآور شد: طرح و برنامهریزی آنها برای ایجاد اغتشاش در ایران این بود که این برنامه با دو موضوع «حجاب» و «مسائل معیشتی» از مهرماه شروع شود و حتی در این طرح، یگانها را هم مشخص کرده بودند. جریانهای مارکسیستی در دانشگاهها موضوع حجاب و جریانهای فتنهگر مسائل معیشتی را مطرح کنند و موضوع را از دانشگاهها شروع کنند و به میان فرهنگیان و سپس میان سایر اقشار ببرند تا به این ترتیب، موضوع را از «قشری» به «قومی» و از قومی هم به «مذهبی» تبدیل کنند و در انتها هم حمله به مراکز حساس را انجام دهند.
حجتالاسلام طائب سپس به درگذشت مهسا امینی اشاره و عنوان کرد: اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ یک حادثهای روی داد و تا امروز هم دستگاههای اطلاعاتی به پاسخ دقیق نرسیدند و تا امروز بر اساس حادثه قضاوت میکنیم؛ البته این سابقه را هم داشتیم که چنین وقایعی حادثه نبوده و بلکه طراحی بوده است. در سال ۱۳۸۸ ماجرای ندا آقاسلطان را داشتیم که طراحی آمریکاییها بود. ما از این طراحی باخبر بودیم، ولی اشراف اطلاعاتی نداشتیم؛ اما در سال ۱۳۹۲ به سوژه هم رسیدیم. آنها بنا داشتند که انتخابات ۱۳۹۲ را هم همانند ۱۳۸۸ به اغتشاش بکشانند. یک فرد دوتابعیتی که در یک دستگاه فرهنگی بود را شناسایی کردند و قصد داشتند به بهانه بازدید، او را به ایران بیاورند و حتی پول هم داده بودند تا فیلم وی هم ساخته شود و بعد از اینکه وارد ایران شد، او را کشته و مرگش را به گردن حاکمیت بیاندازند. برنامهریزی این کار هم به عهده اسرائیلیها بود.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه اظهار داشت: در این پرونده، هم تیم طراح و هم تیم ترورکننده و سلاح شناسایی شد و با همه آنها برخورد و با پیشگیری، ماجرا قبل از حادثه جمع شد. در این ماجرا حادثهای اتفاق افتاد؛ آن هم در شرایطی که نیروهای انتظامی درگیر مسئله بزرگی همچون اربعین بود. حد نصاب جمعیت زائران اربعین سه میلیون و ۹۰۰ هزار نفری زده شد و شاهد سفر آنها به کشور عراق بودیم. تمامی نیروها درگیر حفظ امنیت بودند از شهرهای خودمان تا مرز گرفته این وضعیت حاکم بود.
حجتالاسلام طائب افزود: در این ماجرا شاهد غفلتی در روایت ماجرای صحنه حادثه بودیم و دشمن، این روایت را به دست گرفت، روایت را به دروغ انجام داد و با فریبکاری به تحریک احساسات مردم پرداخت و آن طرحی را که قرار بود از دانشگاهها شروع کند به جلو انداخت. سپس آنها مسائل را به حوزه قومی کشاندند و از قوم کرد به لر و از قوم لر به بلوچ و سپس به قوم ترک با موضوعی که در اردبیل درست کردند، کشاندند؛ آخرین پرده از این نمایش هم قرار بود در اهواز انجام شود و طی آن در صحنهای یک فرد عرب را هدف قرار دهند؛ البته خوشبختانه دو سه روز پیش تیمی که مجری این توطئه بود، دستگیر شدند.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه ادامه داد: زمان بازگشایی دانشگاهها رسید و دشمنان، طرح خود را در دانشگاهها انجام دادند و سپس قرار بود ماجرا را به مدارس برسانند. آنها قرار بود در انتهای ماجرا به سراغ بازداشتگاهها بروند و به عنوان نماد پیروزی بگویند که درب بازداشتگاهها را هم باز کردیم. دشمنان برای چند بازداشتگاه در چند شهر برنامهریزی کردند که یکی از آنها اوین بود؛ اما آنها در نهایت در اجرای این نقشه شکست خوردند.
حجتالاسلام طائب در پایان صحبتهای خود تصریح کرد: آمریکاییها گفتند که در این ماجرا برآورد ما نسبت به توانمندی خودمان در داخل کشور ایران و در خصوص فضای حاکم بر ایران اشتباه بود. آنها شکست را میپذیرند، ولی نه پایان ماجرا را و میخواهند آن را تا پایان انتخابات اسرائیل و آمریکا طول بدهند؛ لذا آن را رها نمیکنند و مابقی بستگی به ما دارد که چگونه با آنها برخورد کنیم. ما باید برخورد مناسبی با غرب داشته باشیم تا برای ما بازدارندگی ایجاد کند و آنها مجبور شوند که این ماجرا را رها کنند؛ وگرنه آنها خیال رها کردن آن را ندارند.